چرا ساختار های استراتژیک برای پیشرفت شرکت ها حیاتی هستند؟
به گزارش مجله سفرنامه مالزی، هنگامی که شما به عنوان مدیر یک سازمان یا شرکت یا رهبر یک تیم کاری وارد کارزار پیشرفت کسب وکار تحت رهبری خود می شوید با انبوهی از درخواست ها و تقاضا ها و فوریت هایی روبرو می شوید که هرکدامشان شما را به سمت خاصی می برند و توجه به همه آن ها می تواند موجب سردرگمی و بلاتکلیفی تان گردد و شما نمی دانید وقت و انرژی و پول خود را صرف کدام کار ها و تمرکز بر روی کدام حوزه ها کنید و درست در همین جاست که وجود ساختار های استراتژیک ضرورت و حساسیت بیشتری پیدا می نماید.
به گزارش دنیای اقتصاد، ساختار های استراتژیک یک شرکت در واقع خطوط هدایت هستند که مسیر اصلی و نقشه راه شرکت را معین می نمایند و مدیران و کارکنان را از این شاخه به آن شاخه پریدن باز می دارند. ساختار های استراتژیک شرکت را می توان در قالب برنامه ریزی های سالانه و اهداف میان مدت و بلندمدت شرکت شکل داد و به وسیله آنالیز عملکرد شرکت در طول هفته ها و ماه ها و فصل ها و بازخوردگیری های دوره ای دنبال کرد و اندازه تحقق یافتن آن ها را معین کرد.
برنامه ریزی سالانه به عنوان مهم ترین و جامع ترین نماد های بروز ساختار های استراتژیک شامل پرسیدن سوالات زیر می گردد:
1- شما سعی دارید طی سه تا پنج سال آینده چه کار ها و اقداماتی را در شرکت یا تیم تحت رهبری خود انجام دهید و هدف کاری شماره یک شما چیست؟
متاسفانه، بسیاری از مدیران و بعلاوه صاحبان کسب وکار ها هیچ انرژی و زمانی را صرف نوشتن مختصات و ویژگی های کسب وکاری که قصد راه اندازی اش را دارند نمی نمایند و سعی نمی نمایند برای پرسش هایی شبیه به آنچه در ادامه خواهد آمد پاسخ های دقیق و روشنی پیدا نمایند و در نتیجه به رغم صرف انرژی و زمان و پول فراوان به نتایج قابل قبولی دست پیدا نمی نمایند و خیلی ها هم در نیمه های راه دست از کار می کشند و به سراغ کار های دیگری می روند.
این پرسش های کلیدی که هر مدیر یا رهبری باید در ابتدای راه از خود بپرسد عبارتند از:
شرکت ایده آل شما در سه تا پنج سال آینده چه شکلی خواهد داشت؟
شرکت شما از نظر کمیت قرار است تا پنج سال آینده به چه سطحی برسد؟ (مثلا اندازه فروش سالانه و عایدی سالانه و سهم از بازار و تعداد مشتریان آن تا پنج سال آینده به چه سطحی قرار است برسد؟)
شرکت شما از نظر کیفیت قرار است تا پنج سال آینده به چه سطحی برسد؟ (مثلا قرار است شرکت شما به چه چیزی معروفیت پیدا کند و نماد چه چیزی قرار است باشد؟)
برترین و مهم ترین مشتریان شما قرار است در آینده چه کسانی و چه گروه هایی و کدام شرکت ها باشند؟
تیم های کاری شما قرار است چندتا و با چه کیفیتی باشند؟
نقش فردی شما در آینده شرکت چه خواهد بود و شما قرار است در کجای شرکتتان حضور داشته باشید و ایفاگر چه نقشی می خواهید باشید؟
شرکت شما چگونه قادر خواهد بود بدون حضور و نقش آفرینی شما به حیات و پیشرفت خود ادامه دهد؟
2- شرایط کنونی کسب و کارتان در چه فاصله ای با شرایط ایده آل و هدف شماره یک شما واقع شده است؟
با پاسخ دادن دقیق و شفاف به این سوال متوجه اندازه شکاف و فاصله بین شرایط موجود و شرایط مطلوب خواهید شد و پس از آگاهی از این فاصله است که می توانید در قالب یک برنامه میان مدت دو یا سه ساله در راستای کاهش این شکاف و فاصله و نزدیک تر شدن به هدف شماره یک و نقطه ایده آل موردنظر خودتان گام بردارید.
3- بزرگ ترین عامل محدودنماینده در درون شرکتتان کدام است؟
شما باید همواره و در همه حال از خود بپرسید که محدودیت شماره یک و اصلی کسب و کارتان که جلوی رشد و موفقیت شما و کارکنان تان را گرفته و می گیرد چیست؟ و برای رفع این محدودیت چه باید کرد و تا به امروز چه کار هایی در این زمینه اجرا شده است؟ دادن پاسخ دقیق و شفاف به این سوال می تواند به شما یاری کند تا وقت و انرژی و منابعی که در اختیار دارید را بر روی بزرگ ترین محدودیت پیش روی کسب و کارتان متمرکز کنید.
4- ده راه بالقوه برای به عقب راندن محدودیت ها و از میان برداشتن موانع موجود در برابر پیشرفت کسب وکارتان کدام اند؟
بعد از پاسخ دادن به سوال قبلی یعنی شناسایی مهم ترین محدودیت موجود بر سر پیشرفت کسب وکار ها نوبت به شناسایی راهکار های پیشنهادی برای از میان برداشتن موانع و محدودیت های بزرگ و گگرددن مسیر برای حرکت هر چه سریع تر و مطمئن تر به جلو می رسد. برای انجام این کار باید تمام اعضای تیم رهبری و حتی نمایندگانی از کارکنانتان را دور هم جمع نموده و با برگزاری جلسات متعدد همفکری و بارش فکری به یکسری راه ها و ایده ها برای رفع سازی موانع و محدودیت های اصلی در برابر رشد و تعالی هرچه بیشتر کسب و کارتان دست پیدا کنید.
5- عملیاتی ترین و سهل الوصول ترین راهکار های موجود برای رفع سازی محدودیت ها و موانع رشد و پیشرفت کسب و کارتان را در اولویت اجرا قرار دهید
واقعیت این است که همواره راهکار های دم دستی و ساده تر که قابلیت عملیاتی شدن بیشتری دارند و مقاومت ها در برابر اجرای آن ها زیاد نیست شانس بیشتری برای عملی شدن و منشأ اثر بودن دارند و عقل سلیم حکم می نماید که در ابتدا و برای عبور از مسائل و موانع موجود به سراغ چنین راهکار هایی رفت و پس از آن روی راهکار های بلندمت تر و عمیق تر تمرکز کرد.
6- راهکار های عمیق و تاریخ ساز را هم مورد توجه خاص خود داشته باشید
پس از توجه به راهکار های دم دستی و سریع تر بر روی راهکار های عمیقی تمرکز کنید که اگر عملی شوند پیامد های بزرگ و شگفت انگیزی را برای کسب و کارتان در پی خواهند داشت و مثل بمب منفجر خواهند شد.
شما هم می توانید موارد بالا و سوالاتی را که در ارتباط با آن ها مطرح می شوند در قالب برنامه هایی که برای یک سال کسب و کار خود طراحی می کنید ساختارمند سازید و با دادن پاسخ های دقیق و شفاف به آن ها نقشه راه یک ساله کسب و کار خود را ترسیم و پس از آن می توانید همین نقشه راه را برای دوره های زمانی سه ماهه نیز طراحی کنید.
حال سوال اینجاست که چه ضرورتی وجود دارد که این نقشه راه کسب و کار را در دوره های سه ماهه نیز با دقت هر چه تمام تر ترسیم و اجرا کرد که در پاسخ به این سوال باید گفت دوره زمانی سه ماهه حدفاصل بین افق های دوردست دو تا پنج ساله کسب و کار ها و فعالیت های روزمره و هفتگی آنهاست که نه مثل اهداف و برنامه های چندساله دوردست و بلندمدت است و نه مانند اهداف و برنامه های روزانه و هفتگی کوتاه مدت و زودگذر.
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
منبع: مجله Strategic Management
منبع: فرارو